اين قصهی آيداست، كه زندگیاش را به استراحت میگذراند، به حرف زدن با خودش، به ازدواج و ازدواج و ازدواج .... آيدا شايد رمانی كوتاه، شعری بلند، قصهی مدرن پريان يا نقاشی با كلمات باشد. توصيف خانم استاين اما از جنس ديگری است: آيدا آيداست آيداست.
خرید کتاب آیدا
جستجوی کتاب آیدا در گودریدز
معرفی کتاب آیدا از نگاه کاربران
آیدا / گرترود استاین
ترجمه فهمیمه زاهدی / انتشارات نیلوفر
گرترود استاین (Gertrude Stein 1874/ 1946) متولد امریکا در خانواده ای یهودی و المانی تبار است. تحصیلاتش را در دانشکده پزشکی حوصله سربر دانست و رهایش کرد {محض رضای خدا چطور پژوهشهای تجربی در زمینه تلقینات ناخودآگاه و نوشتن غیرارادی یا تشریح اناتومی مغز حوصله سربرند!!!!}. سال 1902 در پاریس بود و با برادرش مشغول جمع آوری آثار نقاشان بنام زمان. خانۀ معروفش را که محلی برای گرد آمدن نویسندگان، شاعران و نقاشانی مثل پیکاسو، همینگوی، ماتیس و ... بوده حتما در فیلم Midnight in Paris وودی الن دیده اید {کاش یک فیلم فقط درمورد این خانه میساختند. نکند ساختند؟! مطلعین خبردارم کنند}. نوشتن کار همیشگی اش بود و از سال 1910 شیوه غریب خود در نوشتن را پی گرفت شیوه ای دور از منطق روایی، خوددار در نشانه گذاری، با کمترین دایره واژگان و مملو از تکرار که مطمئنا سالها دست آویز نقد و شوخی و نکوهش بود. اما بشنوید دلیل گرترود را: ادمها انچه را دوست داشته باشند تکرار میکنند و هرچه را تکرار کنند دوست دارند. ضمنا شیوه نوشتن ام نه تنها غیر ارادی نیست از فوران خودآگاهیست. {دست مریزاد.مبهوتم از این میزان اعتماد به خود اگاهی ات گرترودجان، این میزان بی اعتنایی به داوری از سوی جامعه و سپردن عنان متن به خواننده تا هرچه میخواد بیابد و ببافد و گسترش دهد. هر چه میخواد حس و دریافت کند، ان هم از متنی که حس و اشتیاق و خشم و فراز و فرود روح و روان در ان هیچ نقشی ندارد هیچ}
آیدا حکایت زنیست بله گو و اهل استراحت، که محبوب است و مشتاقان فراوان دارد. با خودش حرف میزند، به دیگران گوش میسپارد و میرود. @رفتن@ فعل غریب آیداست. سر بچرخانی حتما آیدایی دور و برت میبینی.باید احوالات این محبوبان بی عمل جایی ثبت میشد و استاین بخوبی از پس اش برآمد. اینها را من میگویم؛ گرترود استاین توصیفش این گونه است: آیدا آیداست آیداست.
مشاهده لینک اصلی
Ida Ida Ida Ida Ida. من هم دوست دارم با خودم حرف بزنم این نوع از کتاب خسته کننده به خواندن بسیار سریع است. خوشبختانه این کتاب بسیار باریک است. من آن را به عنوان سوشی از جهان کتاب فکر می کنم. با سوشی، شما واقعا احساس نمی کنید که شما خورده اید، اما ایده و زیبایی شناسی آن یک تجربه خوشایند و تا حدودی متعالی است. در همان زمان، قطعا نمی خواهید آن را هر روز بخورید.
مشاهده لینک اصلی
کوبیسم، همانطور که توسط EH Gombrich در ART و ILLUSION تعریف شده است، تلاش های رادیکال برای تمرد ابهام و اجرای یک خواندن تصویر - یک ساخت و ساز ساخته شده توسط انسان، یک بوم رنگی است. @ 281) در مورد نقاشی، ابهام یک چشم انداز تنها با ارائه موضوع از همه دیدگاه های احتمالی مخالف است. در مورد نوشتن، می توان گفت که یک داستان از دیدگاه های چندگانه (همانطور که در مورد از RASHOMON) این معادل به معنای کوبیسم است. برعکس، یک داستان از دیدگاه های چندگانه فقط به روایت اشاره دارد؛ آن را نادیده گرفته از هنر نوشتن است، که به عنوان جدایی ناپذیر کوبیزم ادبی همانطور که به نقاشی مکعب است. در حالی که یک داستان از دیدگاه های چندگانه ممکن است برای همه دیدگاه های احتمالی @ در روایت باشد، این احتمال بالقوه برای ادامه دادن ابهام است زیرا باید آن را به اشتباه برساند. (به عنوان مثال، راوی غیرقابل اعتماد.) بنابراین، کوبیسم ادبی واقعی به تمرکز روی نوشتن تمرکز می کند. به جای اینکه یک روایت را از دیدگاه های مختلف بازنویسی کنید، جمله یا پاراگراف بدون اصلاح معنای اصلاح می شود. (به عنوان مثال، اگر من دنبال عبارات قبلی با موارد زیر بودم: تمرکز بر رونده نوشتار نیازمند اصلاح یک جمله از پاراگراف بدون تغییر معنی است. @ همان عبارت را می توان چندین بار به عنوان نویسنده مشاهده کرد درست همانطور که موضوع نقاشی ممکن است از هر زاویه ای به تصویر کشیده شود، همانطور که نقاش مناسب می کند.) اگر این تعریف کوبیزم ادبی باشد، گرترود استین ممکن است تنها تمرین کننده باشد. مناسب است که گرترود استین، که پابلو پیکاسو را در میان نزدیکترین دوستانش شمرد، باید تنها تمرینکنندهی کوبیزم ادبی باشد. در کنار @ cubism @ @، literary IDA بهتر است از جملات استین و نشانه گذاری (یا عدم وجود) آن استفاده شود. همانند بسیاری از نوشته های تجربی Steins، من خودم خواندن و خواندن جملات خاصی را مرور کردم، مطمئن نیستم که آیا معنای آن را درک کردم یا نه. در اغلب موارد نه، معنای آن را درک کردم، اما ساختار Steins می تواند به طرز شگفت انگیزی برای ایجاد خواننده باشد. هنگامی که خواننده از @ cubismliterary عبور می کند، جملات و نشانه گذاری (و یا عدم آن)، آنها با یک داستان در مورد یک زن با نام Ida روبرو می شوند. او اصطلاحا عنوان است، اما در بعضی اوقات او اصالت عنوان نیست. این است که به سوال سوءاستدلال می شود که آیا او ایدا از عنوان است، که او است. شرح می گوید: @ Gertrude Stein می خواست آیدا را به دو روش شناخته شده است: به عنوان یک رمان در مورد یک زن در عصر فرهنگ مشهور و به عنوان یک متن با داستان خود را برای گفتن @ گرترود استین این و بیشتر انجام شده است، او یک رمان است که یک نبرد ثابت بین فرم و محتوا نوشته شده است. در واقع، این دو به نظر می رسد با یکدیگر اختلاف دارند. گاهی اوقات یکی از دیگران را سرزنش می کند. اما اغلب آنها با استقلال دو چیز زنده زندگی می کنند - نه بر خلاف سگ های لیلیامان و دیک ... @ تا آنجا که ممکن نیست آنها هرگز نمی دانستند که دیگر وجود دارد. گاهی اوقات وقتی که آنها به یکدیگر ضربه زدند هیچ کس دیگر پوست شنیده نمی شد آن را سخت متوجه نیست یکی دیگر. اما آنها انجام دادند. گاهي اوقات روزها گاهي اوقات انجام مي شود. @ (ص 80) IDA از ديگر آثار گرترود استين با استفاده از قافيه متفاوت است. شاید من قافیه در آثار دیگرش را نادیده گرفتم. من فکر نمی کنم، اما شاید من انجام دادم. من هیچ شعری ازش خواندم، اما آیا شعر او شامل قافیه است یا خیر، آن را از شکل IDA تشخیص می دهد، شاعر بودن شعر است و IDA یک رمان است ... @ برای یک چهار. Shut the door.They dropped in.And جین را بنوشید @ (ص 94) در مورد قافیه، قسمت های طولانی در نیمه دوم رمان وجود دارد، هر یک از عبارات طولانی که توسط یک حیوان نقل شده است، و همه آنها بر روی قافیه و نور در معنای (یا معنای ظاهری) ... @ به من گوش کنید، من یک عنکبوت هستم، نباید به خاطر آسمان من را اشتباه بگیرید، آسمان قرمز در شب ملکی است لذت بردن، صبح آسمان قرمز است که یک ملوان هشدار دهنده است، نباید اشتباه می کنم برای آسمان، من هستم، من یک عنکبوت هستم و هر روز صبح صبحگاهی غم و غم و غم و غم و غم و غم و غروب را می گذرانم و اگر شب مرا ببینند من آنها را لذت می برم، من را برای آسمان اشتباه نگیر، نه من، سگ می گوید که نور ماه نور سبب می شود او را با میل به غم و اندوه به هر گونه غم و اندوه متهم کند ، سگ می گوید شب نور مهتاب به ارمغان می آورد جنون و غم و اندوه، اما می گوید عنکبوت من، من عنکبوت، عنکبوت بزرگ و یا عنکبوت کوچک است، همه چیز یکسان است، عنکبوت سبز یا خاکستری، هیچ چیز دیگری می گویند من عنکبوت هستم و می دانم و همیشه به همه می گویم که هر کس به من شباهت می بخشد لذت می بخشد، صبح به من می بخشد، عذاب می بخشد، و اگر من را در شب ببینم، و من چشم می بینم، زیرا من من مرده ای که شب هنگام خشک شده است، حتی در شب نیز مرده ام هنوز لذت می برم، من مرده ام هر کسی که شب را در من می بیند، لذت می برد، و هر کس می تواند به سختی بخوابد، شب را در من دیده است. @ (pg. 99-100) این گذر همچنین دارای ...
مشاهده لینک اصلی
من از طریق آن کردم من آن را در یک زمان خواندم زمانی که احساس دیوانگی کردم و آیه اش بارها و بارها با امواج قابل پیش بینی از ida ida ida آرام شد. کوتاه، سریع و هیپنوتیزم خواندن آن.
مشاهده لینک اصلی
از آنجا که از Steins انحراف سبکی، من معتقدم که منجر به هنگام توضیح @ حقیقت @، باید بیان به عنوان مهم به عنوان @ حقیقت @ خود در نظر بگیرند. علیرغم موافقت با این اعتقاد، از آنجا که یک حقیقت، به نحوی، به طور همزمان ساخته و منتقل می شود؛ به طریقی که ارائه شده و در نتیجه درک شده است، من خیلی شبیه سبک Steins نیستم. من می توانم آن را برای هدف خود قدردانی کنم، اما در جداسازی کیفیت هدف و وسیله نقلیه، من فکر می کنم حتی او می تواند امکان شکست او را قبول کند؛ به نظر میرسد که اعتبار هر نوع سبک را برمیانگیزد و بر اساس شناخت خوانندگان، هر سبک میتواند به عنوان بعدی به عنوان جعلی باشد. یا برعکس، هر @ truth @ می تواند به عنوان جعلی به عنوان بعدی باشد. اما این، بعد از همه، ممکن است اعتبار بسیار بیشتر به من قرض بدهید، به ذکر پمپ نیست، به style.I تصور استین نوشتن این رمان و به جای بازنویسی آن، او آن احشاء؛ حذف تاریخ شمسی، مکان ها، توصیفگرها. برای خواننده برای پر کردن چندین حفره وجود دارد. من انرا قادر به توصیف های زیادی در مورد رابطه آیداس اندرو و یا در مورد ایدا خودش غیر از آنچه به احتمال زیاد یک مشاهده ابتدایی است که او تا حدودی از @ بله-زن @ که سفر و ازدواج در هوی و هوس دیگران، و یا به خاطر او ناتوانی یا انتخاب برای مخالفت با گفتن نه. من می گویم نوشتن او ساده است. نه فقط در انتخاب کلمه یا ساختار جمله، بلکه در تفکر او. چیزهایی که اتفاق نمی افتد اتفاق می افتد افرادی که از آنها نمی دانند، می دانند که چه چیزی انجام می دهند، و غیره. به عنوان مثال: @ این آسان نیست که مادر باشد. این هم برای Ida @ اتفاق افتاد (پ 57). یا،Once بر روی یک زمان همه کسانی که تا به حال هر کجا بروید رفت. این چیزی است که آنها انجام دادند @ (ص 62). به جای اینکه پیچیدگی یا ترسیم تصویر این ویژگی ها، منفی ها به منظور ایجاد وضوح برای خدمت به ساخت شخصیت انجام می شود. در ابتدا سبک او به نظر می رسد خواندن از راست به چپ، پایین به بالا، با کمبود ریتم سنتی. مانند یک شعر طولانی که استنزاهای آن در پاراگراف ها باهم پر شده اند. شاید در آینده دوباره خواندن، بیشتر در سبک او درک کنید و بیشتر در مورد طرح و characters.Yeah درک کنید.
مشاهده لینک اصلی
گرترود استین برای من سخت ترین مدرنیست بالا است که دوست دارد. من بارها و بارها موفق به دریافت حتی یک صفحه از کارهای طولانی خود را. دکمه های مناقصه صحیح بود، و من می خواهم دوباره آن را امتحان کنم. اما اولین رمان او، سه زندگی، من عاشق، بدون هیچ مشکلی. ایده جالب است زیرا از سه زندگی بیشتر رادیکال تر است، بیشتر شبیه آنچه که از استین انتظار می رود و در عین حال من را در هر صفحه خوشحال می کند. آیا اتفاق می افتد؟ خوب، ایده متولد شده، ایده ازدواج می کند، او شوهر دارد، و او سگ دارد. او همیشه کارها را انجام می دهد و همه چیز را دوست ندارد. برای مدتی Ida دوقلو است. سپس نمی آید ایده هرگز احساس خود را از ماجراجویی را از دست نمی دهد. او در واشنگتن دی سی و بوستون و چند مکان دیگر زندگی می کند. هر پاراگراف مجموعه ای جدید از رویدادها را ارائه می دهد، با برخی از تکرارها گفت. این کتاب نشان می دهد که این رمان می تواند مانند یک نقاشی کوبیستی باشد که همیشه ادعا می کند و در اینجا کاملا توجیه می شود. عناصر داستان، عمل در اینجا بسیار ساده است. تقریبا هیچ صفتی وجود ندارد (اما سهم عادلانه از قافیه!). ریتم جملات بازیگری است و از افکار جدا نیست. در 154 صفحه، حاوی حاشیه های وسیع، فضا برای بررسی، خواندن و فکر کردن و لبخند وجود دارد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آیدا
خرید کتاب آیدا
جستجوی کتاب آیدا در گودریدز
ترجمه فهمیمه زاهدی / انتشارات نیلوفر
گرترود استاین (Gertrude Stein 1874/ 1946) متولد امریکا در خانواده ای یهودی و المانی تبار است. تحصیلاتش را در دانشکده پزشکی حوصله سربر دانست و رهایش کرد {محض رضای خدا چطور پژوهشهای تجربی در زمینه تلقینات ناخودآگاه و نوشتن غیرارادی یا تشریح اناتومی مغز حوصله سربرند!!!!}. سال 1902 در پاریس بود و با برادرش مشغول جمع آوری آثار نقاشان بنام زمان. خانۀ معروفش را که محلی برای گرد آمدن نویسندگان، شاعران و نقاشانی مثل پیکاسو، همینگوی، ماتیس و ... بوده حتما در فیلم Midnight in Paris وودی الن دیده اید {کاش یک فیلم فقط درمورد این خانه میساختند. نکند ساختند؟! مطلعین خبردارم کنند}. نوشتن کار همیشگی اش بود و از سال 1910 شیوه غریب خود در نوشتن را پی گرفت شیوه ای دور از منطق روایی، خوددار در نشانه گذاری، با کمترین دایره واژگان و مملو از تکرار که مطمئنا سالها دست آویز نقد و شوخی و نکوهش بود. اما بشنوید دلیل گرترود را: ادمها انچه را دوست داشته باشند تکرار میکنند و هرچه را تکرار کنند دوست دارند. ضمنا شیوه نوشتن ام نه تنها غیر ارادی نیست از فوران خودآگاهیست. {دست مریزاد.مبهوتم از این میزان اعتماد به خود اگاهی ات گرترودجان، این میزان بی اعتنایی به داوری از سوی جامعه و سپردن عنان متن به خواننده تا هرچه میخواد بیابد و ببافد و گسترش دهد. هر چه میخواد حس و دریافت کند، ان هم از متنی که حس و اشتیاق و خشم و فراز و فرود روح و روان در ان هیچ نقشی ندارد هیچ}
آیدا حکایت زنیست بله گو و اهل استراحت، که محبوب است و مشتاقان فراوان دارد. با خودش حرف میزند، به دیگران گوش میسپارد و میرود. @رفتن@ فعل غریب آیداست. سر بچرخانی حتما آیدایی دور و برت میبینی.باید احوالات این محبوبان بی عمل جایی ثبت میشد و استاین بخوبی از پس اش برآمد. اینها را من میگویم؛ گرترود استاین توصیفش این گونه است: آیدا آیداست آیداست.
مشاهده لینک اصلی
Ida Ida Ida Ida Ida. من هم دوست دارم با خودم حرف بزنم این نوع از کتاب خسته کننده به خواندن بسیار سریع است. خوشبختانه این کتاب بسیار باریک است. من آن را به عنوان سوشی از جهان کتاب فکر می کنم. با سوشی، شما واقعا احساس نمی کنید که شما خورده اید، اما ایده و زیبایی شناسی آن یک تجربه خوشایند و تا حدودی متعالی است. در همان زمان، قطعا نمی خواهید آن را هر روز بخورید.
مشاهده لینک اصلی
کوبیسم، همانطور که توسط EH Gombrich در ART و ILLUSION تعریف شده است، تلاش های رادیکال برای تمرد ابهام و اجرای یک خواندن تصویر - یک ساخت و ساز ساخته شده توسط انسان، یک بوم رنگی است. @ 281) در مورد نقاشی، ابهام یک چشم انداز تنها با ارائه موضوع از همه دیدگاه های احتمالی مخالف است. در مورد نوشتن، می توان گفت که یک داستان از دیدگاه های چندگانه (همانطور که در مورد از RASHOMON) این معادل به معنای کوبیسم است. برعکس، یک داستان از دیدگاه های چندگانه فقط به روایت اشاره دارد؛ آن را نادیده گرفته از هنر نوشتن است، که به عنوان جدایی ناپذیر کوبیزم ادبی همانطور که به نقاشی مکعب است. در حالی که یک داستان از دیدگاه های چندگانه ممکن است برای همه دیدگاه های احتمالی @ در روایت باشد، این احتمال بالقوه برای ادامه دادن ابهام است زیرا باید آن را به اشتباه برساند. (به عنوان مثال، راوی غیرقابل اعتماد.) بنابراین، کوبیسم ادبی واقعی به تمرکز روی نوشتن تمرکز می کند. به جای اینکه یک روایت را از دیدگاه های مختلف بازنویسی کنید، جمله یا پاراگراف بدون اصلاح معنای اصلاح می شود. (به عنوان مثال، اگر من دنبال عبارات قبلی با موارد زیر بودم: تمرکز بر رونده نوشتار نیازمند اصلاح یک جمله از پاراگراف بدون تغییر معنی است. @ همان عبارت را می توان چندین بار به عنوان نویسنده مشاهده کرد درست همانطور که موضوع نقاشی ممکن است از هر زاویه ای به تصویر کشیده شود، همانطور که نقاش مناسب می کند.) اگر این تعریف کوبیزم ادبی باشد، گرترود استین ممکن است تنها تمرین کننده باشد. مناسب است که گرترود استین، که پابلو پیکاسو را در میان نزدیکترین دوستانش شمرد، باید تنها تمرینکنندهی کوبیزم ادبی باشد. در کنار @ cubism @ @، literary IDA بهتر است از جملات استین و نشانه گذاری (یا عدم وجود) آن استفاده شود. همانند بسیاری از نوشته های تجربی Steins، من خودم خواندن و خواندن جملات خاصی را مرور کردم، مطمئن نیستم که آیا معنای آن را درک کردم یا نه. در اغلب موارد نه، معنای آن را درک کردم، اما ساختار Steins می تواند به طرز شگفت انگیزی برای ایجاد خواننده باشد. هنگامی که خواننده از @ cubismliterary عبور می کند، جملات و نشانه گذاری (و یا عدم آن)، آنها با یک داستان در مورد یک زن با نام Ida روبرو می شوند. او اصطلاحا عنوان است، اما در بعضی اوقات او اصالت عنوان نیست. این است که به سوال سوءاستدلال می شود که آیا او ایدا از عنوان است، که او است. شرح می گوید: @ Gertrude Stein می خواست آیدا را به دو روش شناخته شده است: به عنوان یک رمان در مورد یک زن در عصر فرهنگ مشهور و به عنوان یک متن با داستان خود را برای گفتن @ گرترود استین این و بیشتر انجام شده است، او یک رمان است که یک نبرد ثابت بین فرم و محتوا نوشته شده است. در واقع، این دو به نظر می رسد با یکدیگر اختلاف دارند. گاهی اوقات یکی از دیگران را سرزنش می کند. اما اغلب آنها با استقلال دو چیز زنده زندگی می کنند - نه بر خلاف سگ های لیلیامان و دیک ... @ تا آنجا که ممکن نیست آنها هرگز نمی دانستند که دیگر وجود دارد. گاهی اوقات وقتی که آنها به یکدیگر ضربه زدند هیچ کس دیگر پوست شنیده نمی شد آن را سخت متوجه نیست یکی دیگر. اما آنها انجام دادند. گاهي اوقات روزها گاهي اوقات انجام مي شود. @ (ص 80) IDA از ديگر آثار گرترود استين با استفاده از قافيه متفاوت است. شاید من قافیه در آثار دیگرش را نادیده گرفتم. من فکر نمی کنم، اما شاید من انجام دادم. من هیچ شعری ازش خواندم، اما آیا شعر او شامل قافیه است یا خیر، آن را از شکل IDA تشخیص می دهد، شاعر بودن شعر است و IDA یک رمان است ... @ برای یک چهار. Shut the door.They dropped in.And جین را بنوشید @ (ص 94) در مورد قافیه، قسمت های طولانی در نیمه دوم رمان وجود دارد، هر یک از عبارات طولانی که توسط یک حیوان نقل شده است، و همه آنها بر روی قافیه و نور در معنای (یا معنای ظاهری) ... @ به من گوش کنید، من یک عنکبوت هستم، نباید به خاطر آسمان من را اشتباه بگیرید، آسمان قرمز در شب ملکی است لذت بردن، صبح آسمان قرمز است که یک ملوان هشدار دهنده است، نباید اشتباه می کنم برای آسمان، من هستم، من یک عنکبوت هستم و هر روز صبح صبحگاهی غم و غم و غم و غم و غم و غم و غروب را می گذرانم و اگر شب مرا ببینند من آنها را لذت می برم، من را برای آسمان اشتباه نگیر، نه من، سگ می گوید که نور ماه نور سبب می شود او را با میل به غم و اندوه به هر گونه غم و اندوه متهم کند ، سگ می گوید شب نور مهتاب به ارمغان می آورد جنون و غم و اندوه، اما می گوید عنکبوت من، من عنکبوت، عنکبوت بزرگ و یا عنکبوت کوچک است، همه چیز یکسان است، عنکبوت سبز یا خاکستری، هیچ چیز دیگری می گویند من عنکبوت هستم و می دانم و همیشه به همه می گویم که هر کس به من شباهت می بخشد لذت می بخشد، صبح به من می بخشد، عذاب می بخشد، و اگر من را در شب ببینم، و من چشم می بینم، زیرا من من مرده ای که شب هنگام خشک شده است، حتی در شب نیز مرده ام هنوز لذت می برم، من مرده ام هر کسی که شب را در من می بیند، لذت می برد، و هر کس می تواند به سختی بخوابد، شب را در من دیده است. @ (pg. 99-100) این گذر همچنین دارای ...
مشاهده لینک اصلی
من از طریق آن کردم من آن را در یک زمان خواندم زمانی که احساس دیوانگی کردم و آیه اش بارها و بارها با امواج قابل پیش بینی از ida ida ida آرام شد. کوتاه، سریع و هیپنوتیزم خواندن آن.
مشاهده لینک اصلی
از آنجا که از Steins انحراف سبکی، من معتقدم که منجر به هنگام توضیح @ حقیقت @، باید بیان به عنوان مهم به عنوان @ حقیقت @ خود در نظر بگیرند. علیرغم موافقت با این اعتقاد، از آنجا که یک حقیقت، به نحوی، به طور همزمان ساخته و منتقل می شود؛ به طریقی که ارائه شده و در نتیجه درک شده است، من خیلی شبیه سبک Steins نیستم. من می توانم آن را برای هدف خود قدردانی کنم، اما در جداسازی کیفیت هدف و وسیله نقلیه، من فکر می کنم حتی او می تواند امکان شکست او را قبول کند؛ به نظر میرسد که اعتبار هر نوع سبک را برمیانگیزد و بر اساس شناخت خوانندگان، هر سبک میتواند به عنوان بعدی به عنوان جعلی باشد. یا برعکس، هر @ truth @ می تواند به عنوان جعلی به عنوان بعدی باشد. اما این، بعد از همه، ممکن است اعتبار بسیار بیشتر به من قرض بدهید، به ذکر پمپ نیست، به style.I تصور استین نوشتن این رمان و به جای بازنویسی آن، او آن احشاء؛ حذف تاریخ شمسی، مکان ها، توصیفگرها. برای خواننده برای پر کردن چندین حفره وجود دارد. من انرا قادر به توصیف های زیادی در مورد رابطه آیداس اندرو و یا در مورد ایدا خودش غیر از آنچه به احتمال زیاد یک مشاهده ابتدایی است که او تا حدودی از @ بله-زن @ که سفر و ازدواج در هوی و هوس دیگران، و یا به خاطر او ناتوانی یا انتخاب برای مخالفت با گفتن نه. من می گویم نوشتن او ساده است. نه فقط در انتخاب کلمه یا ساختار جمله، بلکه در تفکر او. چیزهایی که اتفاق نمی افتد اتفاق می افتد افرادی که از آنها نمی دانند، می دانند که چه چیزی انجام می دهند، و غیره. به عنوان مثال: @ این آسان نیست که مادر باشد. این هم برای Ida @ اتفاق افتاد (پ 57). یا،Once بر روی یک زمان همه کسانی که تا به حال هر کجا بروید رفت. این چیزی است که آنها انجام دادند @ (ص 62). به جای اینکه پیچیدگی یا ترسیم تصویر این ویژگی ها، منفی ها به منظور ایجاد وضوح برای خدمت به ساخت شخصیت انجام می شود. در ابتدا سبک او به نظر می رسد خواندن از راست به چپ، پایین به بالا، با کمبود ریتم سنتی. مانند یک شعر طولانی که استنزاهای آن در پاراگراف ها باهم پر شده اند. شاید در آینده دوباره خواندن، بیشتر در سبک او درک کنید و بیشتر در مورد طرح و characters.Yeah درک کنید.
مشاهده لینک اصلی
گرترود استین برای من سخت ترین مدرنیست بالا است که دوست دارد. من بارها و بارها موفق به دریافت حتی یک صفحه از کارهای طولانی خود را. دکمه های مناقصه صحیح بود، و من می خواهم دوباره آن را امتحان کنم. اما اولین رمان او، سه زندگی، من عاشق، بدون هیچ مشکلی. ایده جالب است زیرا از سه زندگی بیشتر رادیکال تر است، بیشتر شبیه آنچه که از استین انتظار می رود و در عین حال من را در هر صفحه خوشحال می کند. آیا اتفاق می افتد؟ خوب، ایده متولد شده، ایده ازدواج می کند، او شوهر دارد، و او سگ دارد. او همیشه کارها را انجام می دهد و همه چیز را دوست ندارد. برای مدتی Ida دوقلو است. سپس نمی آید ایده هرگز احساس خود را از ماجراجویی را از دست نمی دهد. او در واشنگتن دی سی و بوستون و چند مکان دیگر زندگی می کند. هر پاراگراف مجموعه ای جدید از رویدادها را ارائه می دهد، با برخی از تکرارها گفت. این کتاب نشان می دهد که این رمان می تواند مانند یک نقاشی کوبیستی باشد که همیشه ادعا می کند و در اینجا کاملا توجیه می شود. عناصر داستان، عمل در اینجا بسیار ساده است. تقریبا هیچ صفتی وجود ندارد (اما سهم عادلانه از قافیه!). ریتم جملات بازیگری است و از افکار جدا نیست. در 154 صفحه، حاوی حاشیه های وسیع، فضا برای بررسی، خواندن و فکر کردن و لبخند وجود دارد.
مشاهده لینک اصلی